دکتر محمد بلتاجی عضو هیأت اجرایی حزب آزادی و عدالت تأکید کرد که مردم مصر به خواست خدا در سال جدید هجری، یکی از بزرگترین حماسهها و صفحات تاریخ خویش را به نگارش در خواهند آورد؛ زمانی که با فداکاریهای پر ارزش خود ارادهی آزادشان را بر ستمگران تحمیل کنند در آن هنگام بخاطر ارزشهای راستین و عدالت و آزادی و کرامت به پیروزی خواهند رسید و ستم و تجاوز و دیکتاتوری و کشتار پایان خواهد یافت و جلادان و مکاران و ستمگران بخاطر ارتکاب جنایتها و اعمال شنیع و نفرتانگیزشان در حق مردم به پای میز محاکمه کشانده خواهند شد.
بنا بە گزارش اصلاحوب بە نقل از سایت اخوان اونلاین، بلتاجی- در پیام جدید خود از سلول انفرادیاش در زندان لیمانِ طره که بر صفحهی فیسبوک منتشر شد – اظهار داشت: امت با تقدیم شهیدان و مجروحان و زندانیان بهای سنگینی را پرداخت نمود؛ اما این امت چه باعزت و بزرگ است که قربانیانی ارجمند را بخاطر رضایت پروردگارش و فدیهی حق و عدالت و آزادی ناچیز میشمارد.
وی ضمن تکرار فراخونی قبلی خویش برای روزهی تاسوعا و عاشورا افزود: بعد از چند روز دیگر بخاطر سپاسگزاری از خدا برای به هلاکت رساندن اولین فرعون زمان موسی (ع) روزه میگیریم. فرعون در دوران حکمرانی خویش به علت غفلت و ناآگاهی مردم، خویش را به عنوان تنها سخنگوی ملت تحمیل کرد: «... من جز آنچه صلاح دیدهام و پیشنهاد کردهام، صلاح نمیبینم و به شما پیشنهاد نمیکنم و من جز به راه هدایت و منتهی به سعادت، شما را رهنمود نمیکنم (پس دستور من کشتن موسی است و باید اجرا شود)» [غافر: ۲۹]. سپس فرعون درخواست مجوز و وکالت نمود تا ملتش را به بهانهی مبارزهی با تروریسم به قتل برساند: «بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را به فریاد بخواند. من از این میترسم که آیین شمارا تغییر دهد، یا اینکه در زمین فساد را گسترش دهد و پراکنده سازد.» [غافر: ۲۶].
فرعون بعد از این مشاوره به کشتارهای پی در پی ادامه داد و بهترین جوانان میهن را به قتل رسانید: «... پسران آنان را علی الدوام خواهیم کشت و دخترانشان را زنده نگه میداریم و ما بر ایشان کاملاً مسلط هستیم.» [أعراف: ۱۲۷]. فرعون تا زمان فرمان عذاب الهی در روز عاشورا یه گمراهی خود ادامه داد: «پس ما او و سپاهیانش را گرفتیم و به دریایشان انداختیم (و نابودشان کردیم)...». [قصص: ۴۰]
دکتر محمد بلتاجی در پایان نامهاش اظهار داشت: بزودی مٶمنان برای رسیدن به حق خویش و عدالت و آزادی و برای سپاسگزاری خداوند، بخاطر هلاکت و نابودی همهی فرعونیان روزه خواهند گرفت. «... میگویند: و چه زمانی این خواهد بود؟ بگو: شاید که نزدیک باشد.» [إسراء: ۵۱]
نظرات
طالب حق
19 آبان 1392 - 07:13با سلام البته بنده این نظر را در اخبار دیگری که در همین سایت هست نوشته ام (خبری با این عنوان : روز عاشور روز نابودی طاغوت و نجات یک امّت) اما بد نیست دوستان در این قسمت نیز آن را مشاهده نمایند و پاسخ بنده را بدهند. 1-عَنْ عَائِشَةَ رضى الله عنها قَالَتْ: كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ تَصُومُهُ قُرَيْشٌ فِي الْجَاهِلِيَّةِ، وَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَصُومُهُ، فَلَمَّا قَدِمَ الْمَدِينَةَ صَامَهُ، وَأَمَرَ بِصِيَامِهِ، فَلَمَّا فُرِضَ رَمَضَانُ تَرَكَ يَوْمَ عَاشُورَاءَ، فَمَنْ شَاءَ صَامَهُ، وَمَنْ شَاءَ تَرَكَهُ. عايشه ميگويد: روز عاشوراء را قريش در جاهليت روزه ميگرفت، و رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم نيز اين روز را روزه ميداشت، و زماني كه حضرت به مدينه آمد همچنان اين روز را روزه ميداشت و ديگران را نيز امر به روزه مينمود، تا اينكه روزه ماه رمضان واجب گرديد؛ كه از آن به بعد حضرت روزه روز عاشوراء را ترك نمود و دستور داد هر كس ميخواهد اين روز را روزه بدارد و هر كس نميخواهد روزه نگيرد.(صحيح البخاري، ج 2، ص 250، ح 2002، كتاب الصوم، ب 69. باب صِيَامِ يَوْمِ عَاشُورَاءَ.) 2-حَدَّثَنَا أَبُو مَعْمَرٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَارِثِ حَدَّثَنَا أَيُّوبُ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ - رضى الله عنهما - قَالَ قَدِمَ النَّبِىُّ - صلى الله عليه وسلم - الْمَدِينَةَ. فَرَأَى الْيَهُودَ تَصُومُ يَوْمَ عَاشُورَاءَ. فَقَالَ «مَا هَذَا». قَالُوا هَذَا يَوْمٌ صَالِحٌ. هَذَا يَوْمٌ نَجَّى اللَّهُ بَنِى إِسْرَائِيلَ مِنْ عَدُوِّهِمْ. فَصَامَهُ مُوسَى. قَالَ «فَأَنَا أَحَقُّ بِمُوسَى مِنْكُمْ». فَصَامَهُ وَأَمَرَ بِصِيَامِهِ. نبي اكرم صلى الله عليه وآله وسلم به مدينه آمد و يهود را ديد كه روز عاشوراء را روزه گرفتهاند، فرمود: اين كار براي چيست؟ گفتند: اين روزي فرخندهاي است كه در آن بني إسرائيل را خداوند از دست دشمنانش نجات بخشيده است؛ لذا موسي و پيروانش اين روز را روزه ميدارند. حضرت فرمود: من براي تبعيت از موسي أحق و سزوارتر هستم از اين رو حضرت اين روز را روزه گرفت و نيز امر فرمود تا اين روز را روزه بگيرند.(صحيح بخاري، ج 2، ص 251، شماره حديث 2004.) روايت اول ميگويد: رسول خدا صلي الله عليه وآله و قريش از زمان جاهليت اين روز را روزه ميگرفتند و بعد از اسلام نيز تا سيزده سال كه در مكه بودند روزه گرفتن در اين روز همچنان به قوّه خود باقي بود و بعد از هجرت به مدينه روزه ماه رمضان تشريع شد و از آن به بعد بود كه روزه روز عاشورا به اختيار خود واگذار شد تا هر كس ميخواهد روزه بدارد و هر كس نميخواهد روزه نگيرد. اما روايت دوم ميگويد: رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم زماني كه به مدينه هجرت نمود نه تنها اين روز را روزه نميگرفت چون؛ حتي از روزه اين روز خبر هم نداشت و وقتي يهود را مشاهده نمود كه اين روز را روزه ميگيرند با تعجب از علت اين كار سؤال نمود و پاسخ شنيد كه يهود به خاطر خرسندي از نجات حضرت موسي، اين روز را روزه ميگيرند؛ از اين جهت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم فرمود: اگر اين چنين است من به علت نجات خود از دست كفار مكه خود را سزوارتر از موسي براي روزه گرفتن اين روز ميدانم. و از آن به بعد بود كه حضرت نه تنها اين روز را خود روزه ميگرفتند،؛ بلكه ديگران را نيز امر به روزه گرفتن مينمودند. مشكل ديگر اين روايات مطلبي است كه طبق روايت هيثمي در مجمع الزوائد به وجود ميآيد: هيثمي در مجمع الزوائد از ابو سعيد خدري روايت ميكند:ان رسول الله صلى الله عليه وسلم أمر بصوم عاشوراء وكان لا يصومه. رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم به روزه عاشوراء امر ميفرمود و حال آنكه خود اين روز را روزه نميگرفت.(مجمع الزوائد، هيثمي، ج 3، ص 186.) در روايتي ديگر كه در صحيح بخاري آمده و كاملاً در تضاد با روايات فوق است رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم را در اموري كه دستور از خداوند نداشته است تابع و مطيع آيين يهود و يا غيره دانسته است!!! بخاري در صحيح خود از ابن عباس اينگونه آورده است: وَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يُحِبُّ مُوَافَقَةَ أَهْلِ الْكِتَابِ فِيمَا لَمْ يُؤْمَرْ فِيهِ بِشَىْءٍ.... رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم دوست ميداشت تا در اموري كه از سوي خداوند امري برايش صادر نشده از اهل كتاب (يهود و نصارا) تبعيت كند... (صحيح البخاري، ج 4، ص 269، ح 3558، كتاب المناقب، ب 23، باب صِفَه النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم) آیا پیامبر تبعیت از یهود را دوست می داشت؟ بعضي از علماي شيعه و سني بر اين عقيده هستند كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم؛ حتي قبل از بعثت نيز در عبادات خود تابع اديان ديگر نبوده و از آيين يهود و نصارا تبعيت نميكرده است در اين خصوص به مطالب زير توجه نماييد: فخر رازي از علماي بزرگ اهل سنت ميگويد: اوّل: اگر آن حضرت قبل از بعثت به شريعت كسي (حضرت موسي و يا حضرت عيسي) متعبّد ميبود لازم بود در حوادث و اتفاقاتي كه بعد از بعثت برايش پيش ميآمد به احكام شريعت قبل خود مراجعه نمايد و منتظر نزول وحي نماند؛ اما آن حضرت اين كار را نميكرد به دو دليل: اوّل: چون اگر چنين كرده بود حتماً مشهور ميگشت. دوّم: عمر برگي از تورات را مطالعه كرد و به همين دليل رسول خدا صلي الله عليه [و آله] و سلّم غضبناك شد و فرمود: اگر موسي زنده ميبود چارهاي جز تبعيّت از من نميداشت و زماني كه ما اين مورد را ميبينيم به يقين ميفهميم كه آن حضرت به شرايع قبل متعبّد نبوده است. دليل دوّم: اگر آن حضرت متعبّد به شرايع ديگر ميبود لازم بود بر علماي اعصار كه در وقايع و حوادث به شريعت قبل خود مراجعه كنند چرا كه تاسّي و مراجعه بر آنان واجب است و زماني كه ميبينيم چنين مراجعهاي صورت نگرفته به بطلان اين نظر يقين پيدا ميكنيم. دليل سوّم: آن حضرت « معاذ» را در حكمي كه در كتاب و سنّت نيافته بود و از پيش خود اجتهاد كرده بود تاييد نمود و اگر بنا ميبود كه آن حضرت به حكم تورات متعبّد ميبود نميتوانست بدون مراجعه به تورات و انجيل اجتهاد به نفس كند.(المحصول. فخر رازي ( 606 هـ ). ج 3. ص 263 ) از سوي ديگر دستهاي از روايات دقيقا مخالف با رواياتي كه پيامبر را در روزه گرفتن روز عاشوراء تابع يهود ميدانست وارد شده و بر اين مضمون دلالت دارد كه رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم به خاطر مخالفت با يهود اين روز را روزه ميگرفتند كه در اين صورت تناقضات در روايات روزه عاشوراء شديدتر ميشود:عن النبي صلى الله عليه وآله وسلم: صوموا عاشوراء وخالفوا فيه اليهود. عاشوراء را روزه بگيريد و با يهود در اين كار مخالفت كنيد.(مجمع الزوائد، هيثمي، ج 3، ص 188ـ السنن الكبرى، ج 4، ص 475.) نظر شما دوستان عزیز درباره تناقضات فراوان در اینگونه روایات چیست؟